کد مطلب:97312 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:138
این مرد در حیرتی عجیب افتاده بود و نمی دانست كدام یك از این دو دسته برحق اند، به گفته ی استاد شهید علامه ی مطهری: «ما الان كه علی و عمار و اویس قرنی و دیگران را با عایشه و زبیر و طلحه روبه رو می بینیم، مردد نمی شویم چون خیال می كنیم دسته ی دوم مردمی جنایت سیما بودند یعنی آثار جنایت و خیانت از چهره شان هویدا بود و با نگاه به قیافه ها و چهره های آنان حدس زده می شد كه اهل آتش اند اما اگر در آن زمان می زیستیم و سوابق آنان را از نزدیك می دیدیم شاید از تردید مصون نمی ماندیم. امروز كه دسته ی اول را بر حق و دسته ی دوم را بر باطل می دانیم از آن نظر است كه در اثر گذشت تاریخ و روشن شدن حقایق ماهیت علی و عمار را از یك طرف و زبیر و طلحه و عایشه را از طرف دیگر شناخته ایم و در آن میان توانسته ایم خوب قضاوت كنیم و یا لااقل اگر [صفحه 69] اهل تحقیق و مطالعه در تاریخ نیستیم از اول كودكی به ما این چنین تلقین شده است، اما آن روز هیچكدام از این دو عامل وجود نداشت»[2]. به هر حال این مرد كه حارث بن حوط نام داشت خدمت امام رسید و گفت: «فكر می كنی كه به گمان من اصحاب جمل در گمراهی بوده اند»؟.[3]. در نقل دیگری دارد كه حارث به امام گفت: «از دید من طلحه و زبیر و عایشه جز برحق اتفاق نكرده اند؟»[4]. مگر ممكن است چنین شخصیتهای باسابقه و چنین قهرمانهای بزرگی بر خطا باشند؟!
در جریان جنگ جمل مردی از صحابه ی امام علی (ع) سخت گرفتار دودلی و تردید شده بود، زیرا از یك طرف علی را می دید و شخصیت های بزرگی كه همراه او شمشیر می زدند و از طرف دیگر عایشه ام المومنین[1] را مشاهده می كرد كه شخصیتهائی مانند طلحه، مرد خوش سابقه و تیرانداز ماهر، و زبیر خوش سابقه تر از طلحه آنكه حتی در روز سقیفه جزء متحصنین در خانه علی بوده، در ركاب او و بر علیه علی شمشیر می زنند.
صفحه 69.